EVRYTHING AND NOTHING RELATED TO IT

همه چیز و هیچ چیز مربوط به آیتی

EVRYTHING AND NOTHING RELATED TO IT

همه چیز و هیچ چیز مربوط به آیتی

صحبت با خدا (به مناسبت اخرین شبتهای ماه رمضان)


ای پروردگار بزرگ . ای بیدار در خوابهای ما . ای آشکار در پنهان ما .
هم اکنون که دست به بالا آورده ایم و از اعماق دل در کران کهکشان ها بر وجود لایتناهیت دعا می کنیم و با تمام کوچکی خود ، خداوندیه بی پایانت را بانگ می زنیم ... بر ما اجابتی کن دعاهایمان را.
خداوندا در چنین شبهایی بیدارم و بر زبانم ذکر نامت و ذکر صاحب عدل دارم ...
ای مطلق بر وجودم چیز نا وجودی در عالم ناتوانی در وصفت ، تو را صدا می کند، ای آنکه از درون دل عذاب، آسایش و آرامش را متولد می کنی. ای آنکه و ای خدایی که بر من منت بندگی نهادی و اجازه سجده بر بارگاه ملکوتیت را می دهی . ای ناز نیازمندی چو من . ای زیبای ساکت من.
ای حقیقت خلوت من. ای تفکر وجود من. ای قدرت مطلق. ای صاحب بر امور من. ای مالک شبهای خسته من . ای مالک روح و جسم من. ای آنکه از هر که بگریزم بر خانه پر امید تو پناه می آورم. ای دراین شبها شنونده دعاهای من .
ای آنکه بی پاسخ نگذاشته ای هر آنچه خواستم. ای آنکه هنوز هم معجزه می کنی . ای آنکه شرمسارم از آن چیزی که به من دادی و من ندیدم و شکرت نکردم. ای نگاهدارنده مسافران غریب عرفانت. ای موسیقی بی کلام عشق. ای رود زلال روح من. ای خداوند شایسته خداوندی.
تو را به این شبهای عزیز ، تو را به زمزمه های عاشقانه من، تو را به نجوای عاشق با دل تنهایش، تو را به نام بزرگ مردی که در این شبها نامش به خدا می ماند و شفایش به بزرگان دیگرت، تو را به آن لحظه ای که مرا خلق کردی.در من قرارده عشق علی را .
ای خدای بزرگ و یکتا تو خود از اسرار شبانه من از گریه های در بغز روییده من و از دل عاشق من آگاهی . بنده خوبی نبوده ام و جز گناه چیزی در چنته ندارم .
با دستان خالی و یک دنیا امیدواری به تو پناه آورده ام .
می گویند غیر ممکن است ...
از دست رفته ای دارم و چشم به راهم و اشک هایم بی اختیار سرازیر .
چشم به راهم و منتظر . دیگر راهی را بلد نیستم و دیگر امیدی برایم نمانده است .
مریضم و مریضی دارم . نه دوایی و نه درمانی . دست بر سر مانده ام و تنها .
حساب قرض مردم را مانده ام و از ترس آبرویم پنهان . مرا فرصتی باقی نیست .
اگر عشق من واقعی نبود که همانا من آن را واقعا باور داشته ام ولی دیگر او نیست ...
آه خدایا فرصتی نیست و راه چاره ای نمی دانم ...
می گویند غیر ممکن است .
آه خدایا من فقط تو را می شناسم و بس . مگذار آنچه را که عمری بر آن گذاشته ام را از دست بدهم . که معنی دوست داشتن را از تو آموخته ام ...
چشمانم را بی فروغ بر عشق از دست رفته ام مگذار . قبول دارم . همه را می پذیرم . دلم به عشق تو خوش و پشتم به وجود تو گرم است .
مگذار تا فردا صبح آبرویی برایم نمانده باشد که دستم سخت بسته است .
خدایا مریضم را تو درمان کن و مریضیم را تو شفا ساز .
خداوندا مزد دل شکسته ام را از تو می خواهم و نمیرم مگر آن را از تو بگیرم .
ای بخشاینده مهربان ...
ای تمام معنی هر چه زیبایی است. ای پدیداربه وجودت قسم.
ای خالق بوی خاک پس از باران. تو را دلها برای شنیدن صدایت می تپد .
خداوندا ما را به رحمتت مورد قضاوت قرار ده نه به عدالتت چرا که رسوای جهانیم ...
الهی آمین ...

گوگل جان تولد ۹ سالگیت مبارک

شرکت گوگل مدت‌هاست که به‌عنوان یکی از موفق‌ترین شرکت‌های تجاری در جهان نام خود را مطرح کرده. همه روزه میلیون‌ها نفر برای یافتن اطلاعات مورد نیاز خود، به گوگل مراجعه می‌کنند. رمز موفقیت این شرکت را هم می‌توان در ارائه خدمات جدید و استفاده از فناوری‌های نوین یافت، هم در فرهنگ سازمانی این شرکت و نوع برخورد این شرکت با کارمندان خود. در مورد متفاوت و عجیب بودن محیط کاری دفتر اصلی این شرکت در کالیفرنیا حرف و داستان‌های زیادی است. به‌طور مثال یکی از نکات جالب، وجود یک پزشک عمومی در این شرکت است که پاسخ‌گوی سئوالات پزشکی کارمندان این شرکت بوده و برای آنها از طریق ایمیل توصیه‌های پزشکی می‌فرستد و حتی برای اونها وبلاگ هم می‌نویسد. این دکتر یک خانم ایرانی به اسم ترانه رضوی است. دکتر رضوی در مورد آغاز به کار خود در گوگل می‌گوید:
سه سال پیش، زمانی‌که گوگل هنوز شرکت نام‌دار و بزرگی نبود، بنیان‌گذارش، ”لری“ و ”سرگی“ تصمیم گرفتند که برای کارکنانشان به غیر از کارهای شرکتی، خدمات دیگه‌ای آماده کنند. این دو شخص واقعاً ایده‌های جالبی دارند. به‌طور مثال این فکر رو داشتند که یک پزشک به‌طور مداوم در شرکت باشه و سلامت کارکنان رو زیر نظر بگیره. من خیلی جذب ایده‌های این دو شخص شدم و تصمیم گرفتم به‌صورت موقتی در این شرکت کار کنم. وقتی کارم رو در این شرکت شروع کردم، به‌خاطر فضای کوچک شرکت، مطب من در یک کمد بود! اما از ابتدا دیدم که کارم می‌تونه خیلی مفید باشه. کسانی که با کامپیوتر کار می‌کنند، معمولاً ناراحتی‌هائی مثل دست، شانه و مچ پیدا می‌کنند و خیلی مهمه که از لحاظ فیزیولوژی کامپیوتر درست روی میز قرار بگیره و فاصله مناسبی هم با شخص داشته باشه. مخصوصاً برای کسانی که در روز ۱۲ تا ۱۳ ساعت با کامپیوتر کار می‌کنند. البته ما بعد از یک مدت تونستیم این مشکل رو در شرکت گوگل حل کنیم. جوانان حدود ۲۰ ساله معمولاً دکتر نمی‌رن. اما چون من اون‌جا بودم و دیدن من هم براشون راحت بود، پیش من می‌اومدند و من اونها رو معاینه می‌کردم. حتی بعضی از اونها یک‌سری ناراحتی داشتند، ناراحتی که شاید با نرفتن دکتر تا چندین سال تشخیص داده نمی‌شد.
● این کار رو چه‌طور شروع کردین؟
▪ در ابتدا دو نیمه روز در هفته به گوگل می‌رفتم و بعد از زیاد شدن کارکنان، شد سه روز در هفته. البته در حقیقت بیشتر از سه روزه چون روزهای دیگه هم باید جواب ایمیل‌هام رو بدم و جدیداً هم یک وبلاگ، به پیشنهاد سرگی درست کردم. چون در شرکت هر مدت یک‌سری ایمیل به کارکنان می‌دادم و سرگی بعد از دیدن این پیغام‌ها، پیشنهاد داد که اونها رو به‌صورت یک وبلاگ در دسترس عموم مردم قرار بدم.
● موضوع‌های این وبلاگ رو چه‌طور انتخاب می‌کنید؟
▪ معمولاً از سئوال‌هائی که از من می‌کنند به‌طور مثال از من سئوال‌های مختلفی درباره مسافرت کارمندان به کشور دیگه‌ای می‌پرسند. یا مثلاً این ماه، ماه دیابت هست و سازمان بهداشت جهانی به من ایمیل دادن و خواسته بودند که در این رابطه یک مطلب بنویسم. چون اسم گوگل مردم رو جذب می‌کنه!
● چه‌چیزی دربره سئوال‌ها برای شما جالبه؟
▪ این‌که کارکنان گوگل خیلی دقیق هستند و در زمان شنیدن بیماری و یا علت اونها، باید باهاشون چونه زد! از این نظر که سئوالی می‌پرسند، جواب ساده‌ای رو قبول نمی‌کنند و اکثراً دلیل، سند و حتی انتشارهای تحقیقی می‌خواهند!
● روی هم رفته آیا کارکنان گوگل سالم و سلامتند؟
▪ بله. البته سن‌های کامندان گوگل اکثراً بین ۲۰ تا ۳۰ سال هست. ولی باید همیشه به این‌ها یادآوری کنم. چون اکثراً غرق در کار می‌شن و چیزهای دیگه رو فراموش می‌کنند.
● توصیه شما به‌عنوان یک دکتر، به این نوع افراد که ساعت‌ها پشت کامپیوتر می‌نشینند چیه؟
▪ این روزها مردم خیلی بیشتر از اون چیزی که باید بر روی خوشون فشار میارن و من باید بگم که نگران همه هستم. آموزش بهداشتی باید از اول کار شروع بشه. چیزهای ساده مثل تغذیه و ورزش. اما برای کسانی که با کامپیوتر کار می‌کنند، توصیه من اینه که هر یک ساعت، از پشت کامپیوتر بلند بشوند و دست و پاهاشون رو دراز بکنند و دو دقیقه نفس عمیق بکشند. توصیه دیگه از لحاظ ورزشی اینه که حداقل در روز شش هزار قدم و در حالت ایده‌آل ده هزار قدم راه بروند! و در آخر این‌که در روز حداقل بین پنج تا شش برش میوه یا سبزیجات بخورند. چون میوه و سبزیجات معمولاً جزو تغذیه این افراد نیست.

  نازنین جاوید    مجله بازیهای رایانه ای(آفتاب)